صلح پایدار
شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:25 :: نويسنده : ارادتمند تفسير جامع، ج7، ص: 277 سورة المدثر سوره مدثر پنجاه و شش آيه و دويست و پنجاه و پنج كلمه و هزار و ده حرف است خلاصه مطالب سوره مدثر عبارت است از امر نمودن پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به تبليغ رسالت و ترسانيدن مردم از عذاب خدا و تطهير و صفاى باطن و تهديد كفار و مشركين و سوگند پروردگار بر وقوع كيفر كفار و بزرگ و سخت بودن عقوبت آنها و آنكه هر نفسى در گرو اعمالى است كه بجا آورده است.
تفسير جامع، ج7، ص: 280 فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ فَذلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ عَلَى الْكافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ 8-10 چون در صور دمند آنروز بسيار روز سختى است براى كافران هيچگونه در آنروز آسايش و راحتى نيست بعضى از صحابه قرآن مىخواندند چون باين آيه رسيدند چند بار تكرار كرده و نعرهاى بزدند و جان دادند. شيخ مفيد در اختصاص ذيل آيه فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُور8ِ از مفضل بن عمر روايت كرده گفت از حضرت صادق عليه السّلام معناى آيه را سؤال نمودم فرمود امامى از ما ائمه از نظر مردم غايب و پنهان ميشود هر وقت خداوند اراده فرمايد آن امام ظاهر گردد بقلب مباركش الهام شود و قيام نمايد. و از جابر بن يزيد جعفى روايت كرده كه حضرت باقر عليه السّلام فرمود ناقور صدائى است كه از آسمان شنيده مىشود منادى ندا كند ايمردم آگاه باشيد كه ولى شما حجة بن الحسن عسكرى روحى و روح العالمين له الفداء قيام بحق ميكند و منادى جبرئيل امين است سه ساعت پيش از ظهور آنحضرت ندا كند و آنروز براى كفار و منافقين بسيار سخت است همانهائى كه بنعمت خداوند و ولايت امير المؤمنين كافر شدند.
تفسير جامع، ج7، ص: 285 ذَرْنِي وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِيداً 11 عياشى از محمد بن مسلم روايت كرده حضور حضرت باقر عليه السّلام عرض كردند هشام در بعضى از گفتارش گفته من وليد وحيد هستم فرمود واى بر او اگر ميدانست معناى وحيد را افتخار نميكرد باو عرض كردند معناى وحيد چيست؟ فرمود ولد زنا و كسيكه پدرى براى او شناخته نشده و اين آيات جاريست در حق منافقين و كسانيكه منكر ولايت امير المؤمنين هستند. تفسير جامع، ج7، ص: 286 وَ ما جَعَلْنا أَصْحابَ النَّارِ إِلَّا مَلائِكَةً وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ يَزْدادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيماناً وَ لا يَرْتابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْكافِرُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَ ما هِيَ إِلَّا ذِكْرى لِلْبَشَرِ 31 و ما خازنان دوزخ را غير فرشتگان عذاب قرار نداديم و عدد آنها را جز براى فتنه و آزمايش و اختيار كفار نوزده نگردانيدم و كفار گمان ميكنند فرشتگان مانند مردان دنيا هستند و قوت آنها فوق قوت فرشتگان ميباشد و ميگويند اين عدد اندك با خلايق بسيار چگونه مقاومت ميتوانند نمود و نيز تا اهل كتاب يقين كنند كه رسول ما صادق است و آنچه ميگويد از طريق وحى ميگويد چه اين عدد مطابق تورات و انجيل است و پيغمبر كتاب تورات و انجيل نخوانده و نيز بر يقين مؤمنين بيفزايد چون بشنوند از اهل كتاب كه آنچه رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود مطابق حق است و ديگر در دل اهل كتاب و مؤمنين باسلام هيچ شكى نماند و نيز تا كافران آنهائيكه شاكند و دلهايشان مريض است بطعنه نگويند خدا باين مثل كه عده فرشتگان را نوزده شمرده چه منظور داشت- در كافى ذيل آيه مزبور از محمّد بن فضيل روايت كرده گفت از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام معناى آيه را سؤال نمودم فرمود اهل كتاب يقين نمودند كه خداوند و رسول و وصى او امير المؤمنين عليه السّلام بر حق است عرض كردم معناى وَ يَزْدادَ الَّذِينَ آمَنُوا 31 يعنى چه فرمود ايمان مؤمنين بولايت على زياد ميگردد گفتم وَ لا يَرْتابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ 31 يعنى چه فرمود آنها در ولايت امير المؤمنين عليه السّلام شك نمىكنند عرض كردم وَ ما هِيَ إِلَّا ذِكْرى لِلْبَشَرِ 31 يعنى چه فرمود ولايت آن حضرت نيست مگر تذكرى از براى بشر گفتم إِنَّها لَإِحْدَى الْكُبَرِ 35 فرمود يعنى وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام و حضرت فاطمه زهرا عليهم السّلام يكى از بزرگترين آيات خدا است گفتم لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ 37 فرمود هر كس مقدم بدارد ولايت ديگرى را بر ولايت ما آخر و عاقبت او جهنم است و آنكه ولايت ما را مؤخر بدارد او نيز از اهل دوزخ است گفتم إِلَّا أَصْحابَ الْيَمِينِ 39 فرمود سوگند بخدا آنها شيعيان ما هستند عرض كردم معناى لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ 43 يعنى چه فرمود صلاة در اين آيه ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و فرزندان آنحضرت است يعنى ما دوست نداشتيم على عليه السّلام را و داراى اوصياء نبوديم و بر آنها صلوات نمىفرستاديم گفتم فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ مدثر 49 فرمود يعنى از ولايت على عليه السّلام دورى ميجويند عرض كردم كَلَّا إِنَّها تَذْكِرَةٌ عبس 11 فرمود ولايت آنحضرت تذكرهايست. تفسير جامع، ج7، ص: 287 كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ (38) إِلاَّ أَصْحابَ الْيَمِينِ (39) فِي جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ (40) عَنِ الْمُجْرِمِينَ (41) ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ (42) قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ (43) وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ (44) وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ (45) وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ (46) حَتَّى أَتانَا الْيَقِينُ (47) ُ و هر نفسى در گرو عملى است كه انجام داده است يعنى بعمل خود گرفتار است مانند چيزيكه گروگان نهاده مگر اصحاب راست كه اهل بهشت باشند و ايشان در گرو نباشند براى آنكه خداوند آمرزيده آنها را- ابو حمزه ثمالى از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود اصحاب يمين ما ائمه و شيعيان ما ميباشند آنها از گناهكاران مىپرسند چه عملى شما را بدوزخ افكند جواب دهند ما از زمره نمازگزاران نبوديم بينوايان را طعام نميداديم و با اهل باطل در معاصى فرو رفتيم و يار و همكار بوديم روز قيامت و جزا را دروغ پنداشتيم تا آنكه بمرگ يقين بقيامت يافتيم-. در كافى از ادريس بن عبد اللّه روايت كرده گفت از حضرت صادق عليه السّلام تفسير آيه لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ را سؤال نمودم فرمود يعنى نبوديم از پيروان ائمه و حقوق و خمس آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را نداديم.
تفسير جامع، ج7، ص: 288 فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِينَ فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ 48-49 پس در آنروز شفاعت شفيعان در حق آنها هيچ پذيرفته نشود چرا از ذكر قرآن و ياد روز سخت قيامت دورى مىجويند. حضرت صادق عليه السّلام فرمود اگر تمام فرشتگان مقرب و پيغمبران مرسل شفاعت كنند در حق ناصبين آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شفاعت آنها قبول نشود. نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |